اگر به هفت سال پیش برگردیم و نگاهی به تاریخچهی کسب و کارهای آنلاین بیندازیم، خیلی زود متوجه میشویم که اکثر آنها با تولید محتوا دیده شدهاند.
واقعا یک دورهی طلایی بود. هر کسب و کاری میتوانست با نوشتن محتوا به راحتی دیده شود. حتی لازم نبود اصول تولید محتوا را رعایت کنند.
اما امروز که من این مقاله را برایت مینویسم، آن دورهی طلایی تمام شده و دورهی جدیدی ظهور کرده است.
دورهای که دیگر محتواها خوانده نمیشوند، تا انتها دیده نمیشوند و نصفه و نیمه رها میشوند.
اصطلاحا ما میگوییم شوک محتوایی اتفاق افتاده است.
در این مطلب میخواهم تو را برای عبور از این شوک محتوایی و دیده شدن در این دورهی پُرمحتوا آماده کنم.
اگر میخواهی طوری تولید محتوا کنی که مردم مطالب تو را به دیگران ترجیح بدهند و آن را تا انتها بخوانند، پس حتما ادامهی مقاله را بخوان.
راستی اگر با ویدئو راحت تر هستی، میتوانی ویدئو زیر را ببینی.
محتوا را به مانند محصولی ببین که بدون خریدار هیچ ارزشی ندارد.
یعنی اگر هزاران محتوا هم تولید کنی، بدون بیننده یا بدون خواننده ارزشی ندارند.
حقیقت این است که ما در شرایطی هستیم که محتوا فراوان است.
کافیست یک سرچ کوچک در گوگل کنی یا در اینستاگرام یک هشتگ را سرچ کنی.
اگر میبینی 7 سال پیش خیلی از کسب و کارها با همان محتوای معمولی دیده و پسندیده شدند، به این خاطر بود که مردم حق انتخابی نداشتند.
اما الان آنها حق انتخاب دارند. قدرت دست آنهاست.
اگر محتوایی که میسازی جذاب نباشد، دیده نمیشود.
اگر مفید نباشد، خوانده نمیشود.
اگر کسل کننده باشد، خوانده نمیشود.
به رفتار خودت دقت کن. واقعا حاضر میشوی هر محتوایی را مصرف کنی ؟
احتمالا نه.
چرا ؟
چون میتوانی از یک سایت یا یک پیج اینستاگرام دیگر، همان محتوا را با ارائهای متفاوت پیدا کنی.
در این شرایط دیگر کمیت اهمیتی ندارد، بلکه کیفیت محتوا بسیار اهمیت دارد.
اگر میخواهی طوری تولید محتوا کنی که دیگران تو را به بقیه ترجیح بدهند باید از اصول تولید محتوا استفاده کنی.
من این اصول را در 3 ضلع این مثلث برایت توضیح میدهم.
مثلث عبور از شوک محتوا بر پایهی اصول تولید محتوا
در نظر گرفتن مشکل و خواستهی مخاطب
هدف از تولید محتوا رساندن مخاطب به شرایط ایده آل است. این را فراموش نکن.
اگر چیزی که میسازی به این هدف کمکی نمیکند، آن را نساز.
اما برای این که به مخاطب کمک کنی تا به شرایط ایده آلش برسد باید نسبت به مشکل و خواستهی مخاطبت شناخت داشته باشی.
یعنی همان اصل اول در اصول تولید محتوا !
اگر نمیدانی کجا میخواهد برود، نمیدانی مقصدش کجاست، پس چطور میخواهی راهنماییاش کنی ؟
نمیتوانی ! درسته ؟
برای این که بتوانی در این مسیر کمکش کنی باید از مبدا و مقصدش باخبر باشی.
یعنی دقیقا بدانی الان چه شرایطی دارد و شرایط ایده آلش چیست.
و آن وقت محتوایت را طوری بنویسی که یک قدم او را به شرایط ایده آلش نزدیک کند.
اگر یک قدم او را به شرایط ایده آل نزدیک نمیکند، پس ننویس.
تصور کن برای افرادی که مو ندارند، 2000 کلمه دربارهی جلوگیری از ریزش مو نوشتهای.
حتی 10 کلمه اش هم خوانده نمیشود.
چرا ؟
چون آنها مویی ندارند که بخواهند از ریزشش جلوگیری کنند.
چون مشکل مخاطبت را در نظر نگرفتهای.
اما اگر محتوایی مینوشتی که در آن به روشهای رشد مو اشاره میکردی، بارها و بارها محتوایت خوانده میشد.
چون دقیقا روی مشکل اصلی آنها دست گذاشتی.
شناخت مخاطب قبل از تولید محتوا بسیار مهم است.
برای شناسایی دقیق مخاطب می توانی از سوالهای زیر استفاده کنی :
- چه مشکلی است که مدام به آن فکر می کند و نمی تواند حلش کند ؟
- شرایطی که در حال حاضر در آن است ، چقدر سخت است ؟ ( با جزئیات زیاد )
- دقیقا دوست دارد به چه شرایطی برسد و چه نتیجه ای بگیرد ؟
- چه امیدها و آرزوهایی دارد و چرا تا الان اقدامی در راستای رسیدن به آن ها نکرده است ؟
پیدا کردن Gap محتوایی موضوع
اگر خیلی ساده بخواهم بگویم : gap محتوایی یعنی شکافهایی که رقبای تو دربارهی یک موضوع مشخص پُر نکردهاند.
و وظیفهی تو خیلی سادهست ! این شکافهای محتوایی را پیدا کن و با تولید محتوای مناسب آنها را پُر کن.
دربارهاش فکر کن.
چه چیزی میتوانی بگویی که دیگران نگفتهاند ؟
چه چیزی میتوانی بسازی که تو را از دیگران متمایز کند ؟
البته که تکمیل ضلع دوم این مثلث به تکمیل ضلع اول وابستهست.
پس حتما قبل از هر چیز نسبت به مخاطبت شناخت کامل را پیدا کن و پس از آن ببین رقبا چه موضوعاتی را پوشش ندادهاند.
نتیجه محور بودن مطالب
در مسیر تولید محتوا کسی برندهست که از نتایج و تجربههای خودش بنویسد.
چیزی را بساز که واقعا مفید باشد.
یعنی مخاطبت بتواند بعد از خواندن محتوا نکتهای را گرفته و در زندگیاش استفاده کند.
تعریف اصطلاحات، نوشتن از تئوریهای خسته کننده و قلمبه سلمبه نویسی را بگذار برای کتابهای دانشگاهی.
از تجربیات خودت بگو.
با یک نمونه موردی مطلب را توضیح بده.
مثال بزن.
فقط حرف نزن، در عمل نشان بده.
احتمالا مطلب زیر برایت جالب باشد :